توضیح در خصوص الزام به تکمیل فرم خلاصه درآمد و هزینه مالیاتی ، شرح آنکه حقوق یک علم معلَّق است و مهندسی یک علم مُنجَز است ، بررسی آثار حقوقی و کیفری عملکرد مهندسین ناظر و طراح و مجری پس از وقوع زلزله و نحوه رسیدگی به جرائم آنها در محاکم قضایی با بازخوانی پرونده های واقعی
فهرست این جلسه 🔻 👈 .
متن پیش روی برگردان فایل صوتی است که به همت گروه نگارش آماده و در اختیار شما قرار گرفته است.
مرجع حقوق مهندسی ایران همیار و همراه جامعه مهندسی ایران
با سلام و احترام خدمت همکاران گرامی همانگونه که استحضار دارید این جلسه بعد از حدود یکسال به لطف و استعانت از خداوند متعال و همچنین با حمایت و پشتیبانی شما دوستان مجدداً تشکیل میگردد. بیشتر مباحث اصلی در طول دوره آموزش جامع حقوق مهندسی در ساخت و ساز شهری ایران تدریس شد و در طول این یکسال گذشته پرونده های جدید و مهمی مخصوصاً در خصوص زلزله حادث شده در کرمانشاه به دستمان رسیده که این جلسه اختصاراً به این موضوع مرتبط می شود.
- در ادامه اشاره ای باید داشته باشیم به جلسه 149 که در خصوص مالیات مهندسان عضو سازمان بود و انتقادی شده بود از اینکه یک موضوعی در این جلسه گفته نشده است و آن لزوم پر کردن فرم خلاصه درآمد و هزینه سالانه مهندسان می باشد. پیرو بحث جلسه 149، قابل ذکر است، از آنجا که سازمان امور مالیاتی از سال 1395برای عملکرد مهندسان، دفاتر درآمد و هزینه و صورت معاملات فصلی را ازتکالیف مهندسان عضو سازمان حذف کردند، اما مهندسان از سال 1396 به بعد مکلف شدند که تا قبل از 31 خرداد ماه هر سال فرم پیوست ذیل را پُر کرده و به دبیر خانه حوزه مالیاتی تحویل داده و ثبت کرده و شماره و تاریخ ارسال را بر روی رونوشت و کپی آن که در بایگانی نگه می دارد درج کند.اگر مهندسی این کار را انجام ندهد؛ علی الراس می شود و صورت کارکرد های مهندس را ممّیز مالیاتی قبول نخواهد کرد. در فرم ذیل ستونهای مشخص شده(های لایت شده) را باید پُر کنید.
در ادامه باید توضیحی خدمتتان در این خصوص داده شود که حقوق یک علم معلّق و مهندسی یک علم مُنجَز است.
- وقتی صحبت از یک علم جدیدی به نام حقوق مهندسی می کنیم یک علم بین رشته ای است یعنی بین علم حقوق و دانش مهندسی. متاسفانه در ایران تا قبل از اینکه توسط مهندس میررضوی و کانال حقوق مهندسی بحث حقوق مهندسی تدریس شود هیچ کس با این مبحث مهم، آشنایی نداشت. خیلی از کشور های دنیا از جمله استرالیا تا قبل از فارغ التحصیلی از دانشگاه در دوره لیسانس، باید 3 واحد اجباری حقوق مهندسی را بگذرانند که با توجه به بررسی هایی که انجام شده است، سرفصل های حقوق مهندسی در ایران بسیار کامل تر از دانشگاهای استرالیا میباشد و با ارتباطی که با دانشگاه ملبورن استرالیا داریم ، سرفصل های حقوق مهندسی ایران را در اختیارشان قرارداده ایم تا استفاده کنند. ما برای اصلاح دانشگاه ها در ایران امیدی به شورای عالی انقلاب فرهنگی نداریم و حقوق مهندسی را برای جامعه حرفه ای یعنی سازمانهای نظام مهندسی در فضایی غیر رسمی به نام تلگرام مطرح می کنیم و فعلاً هم امیدی به شکل گیری علم حقوق مهندسی در دانشگاههای ایران نداریم.
پایه علم حقوق، رشته علوم انسانی است و پایه علم مهندسی، رشته ریاضی می باشد، که این دو پایه باهم متفاوت و نا متجانس می باشند و به راحتی به هم پیوند نمی خورند. مهندسی یک علم منجز و مشخص است، اما حقوق علم معلّق می باشد. در علم مهندسی جایی برای چانه زنی وجود ندارد زیرا همه چیز بر پایه ریاضی بوده و مشخص می باشد. به عنوان مثال اگر یک پُلی در محاسبات، برای بار تا 500تن طراحی شود، این پل بار بالاتر از 500 تن را تحمل نخواهد کرد و تغییر شکل می دهد و دیگر جایی برای چانه زنی وجود ندارد. اما حقوق یک علم معلُق است، یعنی اینکه اگر متهمی با جرم مشخصی در دادگاهی توسط یک وکیل خوب حمایت شود؛ وکیل با اقامه دلیل و ارائه دفاعیات مناسب میتواند متهم را تبرئه کند. متقابلاً اگر متهم دیگری با همان جرم مشخص، اگر وکیل خوبی نداشته باشد و نتواند درست استدلال و اقامه دلیل کند، محکوم خواهد شد. به این علم، علم معلُق گویند. با دفاع خوب و دفاع بد می توان در یک دادگاهی با همان قاضی و همان جرم مشخص، مجرمی را تبرئه و یا متهم کنید.به همین دلیل است که اساتید علم حقوق می گویند که حقوق برای انتظام اجتماعی است نه برای ایجاد عدالت اجتماعی. با علم حقوق نمی توان به عدالت رسید بلکه عدالت می تواند یک اتفاق تصادفی در علم حقوق باشد.
ادامه بحث در خصوص آثار حقوقی و کیفری و انتظامی ساختمانها در شب زلزله برای مهندسان ناظر و محاسب و مجریان میباشد.
در مقدمه این بحث لازم است عرض کنیم که وقتی زلزله ای حادث می شود خسارات مالی و جانی وارد می شود و متاسفانه خانواده ها عزیزانشان را از دست می دهند. بعد از گذشت مدتی از زلزله که خانواده های عزادار، از نظر روحی و روانی خود را پیدا می کنند، اقدام به طرح شکایت و اقامه دعوا در محاکم قضایی کرده و مسببّین را به پای میز محاکمه میکشانند. واقعیت امر این است که اساتید سرشناس علم حقوق در ایران که از مفاخر این علم محسوب میشوند هم در خصوص پرونده های حقوقی بعد از شب زلزله هم اطلاعاتی نداشته و ندارند و تنها کسی که در ایران در خصوص ا ین پرونده ها مطالعه و پژوهش کرده است جناب آقای مهندس میررضوی استاد حقوق مهندسی می باشد.
- بعد از شب زلزله، وقتی شخصی که ساختمان محل سکونتش آوار شده و یکی از عزیز ان خود را از دست داده است، بدواً در دادسرای کیفری طرح شکایت می کند و شاید در ابتدا خسارات مالی وارده را طلب نکند، اما به دلیل از دست دادن افراد خانواده و عزیزانش ازسازنده و یا از فروشنده ساختمان، شکایت می کند. لازم به ذکر است که این فرد از دست کی و چه کسی شکایت می کند اهمیت ندارد؛ زیرا قاضی پرونده با جلب نظر کارشناس رسمی مسببّین و بانیان و عوامل موثر در این حادثه را شناسایی می کند و نسبت وزنی تاثیر هر کدام از عوامل را شناسایی خواهد کرد. اما در دعاوی حقوقی باید نام خواندگان کامل در دادنامه نوشته شود؛ یعنی اینکه اگر در شب زلزله، کسی فوت نکردو فقط ساختمان تخریب شدو خسارات به صورت مالی بود، نمی توان در دادگاه کیفری شکایت کرد، بلکه با ذکر نام مسببّین باید در دادگاه حقوقی شکایت کرد. بنابراین باید بتوانید که در دادگاه حقوقی نام کامل مسببّین را ذکر نمائید و نام همه را در دادنامه بنویسید که اینها خواندگان محسوب می شوند. دقت شود در صورتی که در دادگاه حقوقی دادخواست تنظیم کردید، باید حتماً حتماً نام و نام خانوادگی و اسامی تمامی مسببین را در دادخواست ذکر کنید به عنوان مثال اگر در نظریه کارشناسی رسمی، مشخص شد که سازنده 60% تقصیر گرفته و بقیه درصد تقصیر ها به مهندس ناظر و محاسب تعلق می گیرد اگر شاکی در دادخواست ابتدایی نام ناظر و محاسب را ذکر نکرده باشد دیگر نمیتواند 40% باقیمانده خسارات را از آنها طلب نماید زیرا در دادخواست اولیه اسمی از آنها برده نشده است.( این مسائل جزء فنون دادخواست نویسی می باشد). اما در شکوائیه های کیفری که منجر به فوت می شود، وضع به این شکل نمی باشد و شاکی می تواند فقط اسم سازنده را به عنوان متشکی عنه ذکر کند و مابقی مسببّین توسط کارشناس رسمی مشخص و به دادگاه احضار خواهند شد.
به این نکته دقت کنید که در شکایت های کیفری شکوائیه تنظیم می گردد؛ نه دادخواست. دادخواست برای جرائم حقوقی تنظیم میشود و کسی که در شکایت های کیفری شکوائیه تنظیم می کند ، شاکی و کسی که دادخواست در جرائم حقوقی تنظیم می کند، خواهان نام دارد. در شکایت های کیفری طرف مقابل را متشکی عنه و در دادخواست حقوقی طرف مقابل را خوانده گویند.بنابراین در دادخواست های حقوقی لازم است در روز اول اسامی طرف دعوا را کامل و درست بنویسید و اگر هم حتی اضافه نوشتید، اشکالی ندارد، در نهایت با نظر قاضی رد شکایت خواهد شد. اما بهتر است که کم ننویسید. اما در جرائم کیفری که منجر به فوت و یا کشته شدن میشود؛ مثلاً در تخریب ساختمان در شب زلزله؛ شما به عنوان شاکی فقط نام سازنده را به عنوان متشاکی بنویسید کفایت می کند .
همچنین این نکته راهم ذکر کنیم که در دادسرای کیفری سه مرحله برای رسیدگی به پرونده وجود دارد :
- دادسرای کیفری
- دادگاه بدوی کیفری
- دادگاه تجدید نظر کیفری
اما در محاکم حقوقی دو مرحله وجود دارد :
- دادگاه بدوی حقوقی
- دادگاه تجدید نظر حقوقی
نکته دوم اینکه فردی که در شب زلزله علاوه بر خسارات مالی؛ به اعضای خانواده اش خسارات جانی هم وارد شده است؛ در شکوائیه به عنوان شاکی، هم می تواند خسارات مالی را ذکر کند هم خسارات جانی را. زیرا محاکم کیفری بر طبق قانون، صلاحیت رسیدگی به دعاوی حقوقی را هم دارند. اما برعکس این موضوع صادق نیست، یعنی اینکه محاکم حقوقی در خصوص رسیدگی به دعاوی کیفری صلاحیتی ندارند. به همین جهت وقتی کیفرخواست صادر شد و از دادسرای کیفری، پرونده روانه دادگاه بدوی کیفری شد، شما به عنوان شاکی در آنجا می توانید از اسامی افرادی را که در کیفر خواست آمده است، مطالبه خسارات مالی کنید و سپس در دادگاه بدوی کیفری، هم خسارات جانی را طلب کنید و هم خسارات مالی را .
- حال در ادامه با فرض اینکه شکوائیه ای در زلزله حادث شده مثلاً کرمانشاه ، تنظیم شده و فردی علاوه بر خسارات مالی؛ فرض کنیم که متاسفانه فرزندش را هم از دست داده است و حالا قصد دارد که این موضوع را پیگیری کند. برای رسیدگی به این پرونده، قاضی در ابتدا قرار کارشناسی یک نفره صادر میکند، تا کارشناس در این زمینه تحقیقات لازم را به عمل آورد که خرابی این ساختمان علتش چه بوده و آیا در زمینه ساخت مشکلی وجود داشته است؟عوامل موثر در ساخت ساختمان که باعث تخریب شده است را معلوم و درصد وزنی مسببین را مشخص کرده و به دادگاه کیفری اعلام کند.حال می خواهیم بدانیم که مبنای کار کارشناسان و نحوه رسیدگی آنها به چه صورت است؟
همانطور که میدانید درایران آئین نامه و یا استانداردی داریم به نام 2800. این استاندارد مبنای رسیدگی به آسیب های ساختمان در شب زلزله می باشد. این استاندارد هم اکنون در مرحله ویرایش چهارم می باشد که این جلسه صحبت ما در خصوص همین ویرایش چهارم می باشد.
این استاندارد ساختمان ها را به چهار گروه تقسیم بندی کرده است که لازم است با دقت ویژه ای به این موضوع توجه خاص شود:
- گروه اول ساختمانهایی با اهمیت خیلی زیاد می باشد.
- گروه دوم ساختمانهایی با اهمیت زیاد می باشد.
- گروه سوم ساختمانهایی با اهمیت متوسط می باشد.
- گروه چهارم ساختمانهایی با اهمیت کم می باشد.
گروه اول ساختمانهایی با اهمیت خیلی زیاد ؛ ساختمانهایی هستند که توقع آیین نامه از آنها بدین صورت است که در شب زلزله کاملاً قابل بهره برداری باشند.یعنی اینکه ساختمان در هنگام زلزله طرح ( نه زلزله بهره برداری ) هیچ ترکی بر روی آن ایجاد نشود.حتی شیشه ها شکسته نشوندو تاسیسات مکانیکی و برقی آسیب نبینند.
زلزله طرح زلزله ای است که طراحی ساختمان برای شدت آن زلزله انجام شده است با دوره بازگشت 475 سال.
ساختمان های گروه اول، اهّم آنها بیمارستانها می باشد.درمانگاه ها، فرودگاهها، ساختمان آتش نشانی، مراکز انتظامی، نیروگاهای مهم، صدا و سیما، و بقیه موارد مندرج در آیین نامه2800.
گروه دوم ساختمان های با اهمیت زیاد ساختمانهایی هستند که توقع آیین نامه از آنها این است که در شب زلزله تغییر شکل سازه ای و تغییرسازه ای در دیوار های پیرامونی وداخلی و تا حدی آسیب به تاسیسات برقی و مکانیکی آن؛ قابل پذیرش است؛ بشرط آنکه با اندک تعمیرات و مقاوم سازی،( نه تخریب و نوسازی ) این ساختمان مجدداً قابل بهره برداری باشد.کارشناس رسمی باید تشخیص دهد که این ساختمان با تعمیر و مقاوم سازی قابل بهره برداری است یا خیر. این ساختمان ها مانند مدارس، دانشگاه ها، سینما ها، ورزشگاه ها، موزه ها، ساختمانهای اصلی میراث فرهنگی نه قسمت اداری و پالایشگاه ها و انبار های سوخت و غیره که در آیین نامه ذکر شده است.
گروه سوم ساختمان هایی با اهمیت متوسط هستند که شامل همین ساختمانهای حوزه ساخت وساز شهری میباشند که مبحث اصلی ما هم همین ها هستند. توقع آیین نامه از این ساختمانها این است که در شب زلزله طرح، کسی نباید در این ساختمان ها آسیب بدنی و یا خسارات جانی ببیند و فوت کند. اما تغییر شکل سازه ای در این ساختمانها پذیرفته است، حتی اگر تخریب و نوسازی لازم داشته باشد. فقط به هیچ وجه نباید آوار شوند که جان ساکنین را به خطر بیاندازند.آئین نامه از ساختمانهای گروه سوم توقع مقاوم سازی ندارد بلکه مهم نداشتن خسارات جانی است.
عمده این نوع ساختمانهای با اهمیت متوسط همین ساختمانهای ساخت و ساز در حوزه شهری می باشد که اعضای سازمان نظام مهندسی ساختمان ،بطورمستمر در حال نظارت آن می باشند. همچنین ساختمانهای تجاری و ادارات و غیره که در آئین نامه 2800 ذکر شده است.
گروه چهارم ساختمانهایی با اهمیت کم هستند که توقع آئین نامه از آنها به این صورت است که اگر این ساختمانها در شب زلزله آوار شود؛ اشکال ندارد. فقط باید تلفات جانی آن ناچیز باشد. ناچیز بودن این نوع خسارات تشخیصش با قاضی و هیات کارشناسان رسمی دادگستریست و این اختیار در دست قاضی می باشد.
حال در خصوص زلزله کرمانشاه پرونده ای واقعی را بازخوانی خواهیم کرد که مربوط به بیمارستان اسلام آباد غرب میباشد
- که نظریه نهایی آن توسط هیات 13 نفره کارشناسان رسمی دادگستری اعلام گردید و رئیس هیات کارشناسان 13 نفره، آقای دکتر عطرچیان بودندو پرونده را با توجه به نظریه کارشناسان پیش می بریم. همانطور که میدانید بیمارستان جزء ساختمان های گروه اول می باشد. مستحضرید که بعد از وقوع زلزله کرمانشاه اکثر سران مملکت؛ مقامات لشکری و کشوری از آنجا بازدید داشتند. ساختمان این بیمارستان نوساز، با یک درز انقطاع، با ساختمان قدیمی بیمارستان که حدود 40 سال قبل ساخته شده بود، همسایه و در مجاور هم بودند که این ساختمان قدیمی بعد از زلزله کرمانشاه، حتی شیشه هایش هم سالم بوده و نشکستند و کاملاً سالم و قابل بهره برداری بود و به اصطلاح توقعات آئین نامه را برآورده کرده بود. ساختمان جدید بیمارستان حدود15 سال قبل از طریق اعتبارات عمرانی، به جهت توسعه بیمارستان قدیمی، شروع به ساخت شده و در سال 1393 این بیمارستان تحویل قطعی گردید. در شب زلزله متاسفانه ستونهای این ساختمان دچار پیچش شده و نمای ساختمان تخریب گردید. تاسیسات برقی و مکانیکی کامل تخریب و غیر قابل استفاده شد و به نوعی ساختمان دیگر قابل بهره برداری نبود. البته در این بیمارستان در شب زلزله کسی فوت نکرد. در هیات های کارشناسی اولیه، نظر کارشناسان به اتفاق، تخریب و نوسازی این ساختمان بود. اما در هیات کارشناسی 13 نفره که جمعی از اساتید برتر زلزله ایران حضور داشتند، متفق القول نظرشان این بود که این ساختمان قابل مقاوم سازی میباشد و 3میلیارد و 600میلیون تومان برآورد مقاوم سازی شد.
در این پرونده به دلیل اینکه ساخت وساز توسط نظام فنی و اجرایی صورت گرفته بود و سازمان نظام مهندسی دخالتی درکارنداشت هیچ گونه قصوری متوجه سازمان نبود.
- با توجه به اینکه دادستان اسلام آباد غرب در این پرونده راساً به عنوان بازپرس پرونده انتخاب شده بودند و ایشان به دلیل تضییع بیت المال و تخریب اموال عمومی پرونده را به دادسرای کیفری ارجاع دادند.
پیمانکار اصلی که پیمانکار اسکلت بتنی بود به دلیل نامناسب بودن کیفیت بتن 40 % و پیمانکار دوم که پیمانکار دیوار چینی بود به دلیل ضعف وال پست های اجرا شده و نواقص مشاهده شده 10%، مهندس محاسب به دلیل ضعف در طراحی 20%، و مهندس ناظر که مشاور بود، به دلیل عدم نظارت صحیح20% و کارفرما هم به جهت عدم دریافت پروانه ساختمانی 10% تقصیر گرفتند.
در پی این نظریه وزارت بهداشت شکایت دیگری مبنی بر دریافت اجرت المثل خسارات مادی و معنوی بیمارستان را کرده که در این مدتی که بیمارستان قابل استفاده نیست و درآمدی برای وزارت بهداشت ندارد، خساراتش باید پرداخت گردد. همچنین اعتبار این بیمارستان از بین رفته است و تقاضای جبران خسارات معنوی کرده اند.
نکته قابل تاملی که در اینجا لازم است ذکر گردد، توصیه می شود کارفرمایان دولتی و نظامات فنی و اجرایی برای پروژه های خود از شهرداری پروانه ساختمانی بگیرند تا مهندسان سازمان نظام مهندسی نظارت مستمر داشته باشند و علاوه بر فیلتر مهندس مشاور پروژه، از فیلتر سازمان نظام مهندسی هم عبور نماید.
اما در ادامه در خصوص زلزله ورزقان می خواهیم توضیحاتی ارائه نمائیم.
همانگونه که گفتیم ساختمان های مسکونی در حوزه ساخت و ساز شهری اکثراً جزء گروه سوم و با اهمیت متوسط محسوب می شوند و مطابق توقع آئین نامه ای تغییر شکل سازه ای در این ساختمانها پذیرفته می باشد، حتی اگر قابل مقاوم سازی نباشد و مجبور به تخریب و نوسازی آن شوند، اما به هیچ وجه خسارات جانی نباید اتفاق بیافتد. اما سئوال اینجاست که در زلزله ورزقان که در کانون زلزله بود؛ چرا در تبریز که دیوار های جانبی تخریب گردید ولی خسارات جانی نداشت؛ مهندسین محاسب و مهندسین ناظر و معمار درصد تقصیر ناچیزی از هیات های کارشناسان رسمی گرفتند؟؟آیا کارشناسان در این مسئله دچار اشتباه شدند؟ در پا سخ باید گفت که خیر نظر کارشناسان کاملاً درست بود چون مطابق زلزله طرح کانون زلزله در ورزقان بود و تا تبریز حدود 150 کیلومتر فاصله داشت و با توجه به این فاصله، شدت زلزله در تبریز تخفیف پیدا کرده و کاهش شدت داشت، پس نباید نمای ساختمان ها تخریب می شد.
پس یکی از دلایلی که در تبریز مهندسان محاسب و ناظر و معمار درصد تقصیر گرفتند
این بود که کانون زلزله در ورزقان بود و برای زلزله ای که با طی 150 کیلومتر شدت آن کم شده بود ( زلزله بهره برداری) ، ساختمان های با اهمیت متوسط توقع آئین نامه ای را برآورد نکرده بودند. متقابلاً در خود ورزقان در ساختمان هایی که بر اثر زلزله طرح، ساختمان حتی تخریب شد اما فوتی نداشت هیچ مهندسی درصد تقصیر نمی گیرد و تبرئه می شوند.
طبق مبحث 22 مقررات ملی ساختمان ؛ ساختمان یک کالای ملی استاندارد می باشد که متعلق به جامعه می باشد و متعلق به سازندگان نیست که وقتی مهندسان ناظر ایرادی در کار میگیرند؛ سازندگان اظهار می دارند که به شما ربطی ندارد، این ساختمان متعلق به منِ سرمایه گذار است.پس الزامات آئین نامه 2800 باید در ساختمان رعایت شود و اگر رعایت نشود و در شب حادثه اتفاق جانی و مالی بیافتد، کلیه مسببّین باید در محاکم قضایی تاوان بدهند.
در پایان این جلسه لازم است به اطلاع مخاطبین و خوانندگان محترم این جلسه برسانیم که کلیپ مصاحبه مهندس میررضوی با استاد دکتر عطرچیان، پیشکسوت کارشناسان رسمی دادگستری بطور خاص در رشته زلزله در خصوص مسئولیت مهندسین بعد از وقوع زلزله بر اساس استاندارد 2800 و همچنین مصاحبه با دکتر عسگریان استاد تمام رشته زلزله در خصوص مسئولیت مهندسین بعد از وقوع زلزله بر اساس استاندارد 2800 در کانال حقوق مهندسی در همین جلسه بارگذاری شده که علاقه مندان می توانند سه کلیپ مذکور را دانلود و ملاحضه بفرمایند.